در هفت اصل برای ایجاد کار در ازدواج ، دکتر جان گوتمن به ذکر 6 زمینه رایج درگیری شویی است. او توضیح می دهد که ، "حتی در ازدواج های بسیار شاد و پایدار ، این مسائل چند ساله است." ما به این شش نوع استدلال ، وظیفه ای که هرکدام برای یک ازدواج نشان می دهند ، خواهیم پرداخت و توصیه های عملی را برای رفع اختلافات قابل حل آنها اغلب انجام خواهیم داد. .
به یاد داشته باشید که همه زوجین استدلال می کنند ، و این اشکالی ندارد. ما در روابط خود با آشتی دادن اختلافات خود رشد می کنیم. به این ترتیب ما به مردم عاشق تر می شویم و ثمره ازدواج را واقعاً تجربه می کنیم.
1. استرس کار
از طریق someecards.com
کار: ازدواج خود را به مکان آرامش تبدیل کنید.
راه حل: تصدیق کنید که در پایان یک روز طولانی و استرس زا ممکن است به خودتان نیاز دارید که قبل از تعامل با یکدیگر فشار را فشار دهید. اگر استرس شغلی خود را به خانه بیاورید ، باعث خرابکاری در ازدواج شما خواهد شد. برای یادآوری برنامه روزانه خود وقت بسازید. وقتی احساس کردید که نسبتاً کاملاً تأثیرگذار باشید ، وقت آن است که روز جمع شوید و در مورد یکدیگر صحبت کنیم.
2. قوانین داخلی
از طریق someecards.com
وظیفه: ایجاد احساس "ما بودن" یا همبستگی بین شرکاء.
راه حل: در کنار همسر خود باشید. آیین های خانوادگی ، ارزش ها و سبک زندگی خود را تنظیم کنید و اصرار کنید که قوانین در مورد آنها احترام بگذارند. بخش مهمی از قرار دادن همسرتان در اولویت و ایجاد این حس همبستگی ، تحمل هرگونه تحقیر نسبت به همسرتان از طرف والدین نیست.
3. پول
از طریق someecards.com
کار: توازن در آزادی و توانمندسازی پول بیانگر امنیت و اعتماد به نفس آن است.
راه حل: مهمترین مسئله از نظر ازدواج شما این است که شما به عنوان یک تیم در زمینه مسائل مالی فعالیت می کنید و نگرانی ها ، نیازها و رویاهای خود را قبل از طرح ریزی به یکدیگر ابراز می کنید. هرکدام باید درباره مواردی که شما غیرقابل توجیه محسوب می کنید ، محکم باشید. هزینه های جاری خود را طبقه بندی کنید ، امور مالی روزمره خود را مدیریت کنید و آینده مالی خود را برنامه ریزی کنید. اگر مشکل دارید ، یک برنامه ریز مالی را ببینید.
4- رابطه جنسی
از طریق someecards.com
کار: قدردانی اساسی و مقبولیت یکدیگر.
راه حل: یاد بگیرید که در مورد رابطه جنسی با یکدیگر صحبت کنید به شکلی که به شما امکان می دهد احساس امنیت کنید. هدف رابطه جنسی نزدیکتر بودن ، تفریح بیشتر ، احساس رضایت و احساس ارزش و پذیرش در این زمینه بسیار حساس ازدواج شما است. مشخصه اصلی زوج هایی که زندگی جنسی شاد دارند این است که عشق ورزیدن را ابراز صمیمیت می دانند اما هیچ تفاوتی در نیازها و خواسته هایشان ندارند.
5- کار خانگی
از طریق someecards.com
کار: احساس منصفانه و کار تیمی را ایجاد کنید.
راه حل: حقیقت ساده این است که مردان باید کارهای خانه بیشتری انجام دهند. شاید این واقعیت اشتیاق یک شوهر را به کارهای خانگی برانگیزد: ن تمایل مرد به انجام کارهای خانه را بسیار می بینند. وقتی شوهر سهم خود را برای حفظ خانه انجام می دهد ، او و همسرش زندگی جنسی رضایت بخش تری را نسبت به ازدواج هایی که همسر معتقد است شوهرش سهم خود را ندارد ، گزارش می دهند. با این حال ، وماً میزان کار در منزل یک عامل تعیین کننده در معادلات خانه = رابطه جنسی نیست. دو متغیر دیگر: این که آیا شوهر کارهای خود را بدون اینکه از او سؤال شود انجام می دهد و آیا در پاسخ به نیازهای او انعطاف پذیر است.
6. یک نوزاد جدید
از طریق someecards.com
کار: احساس خود را برای "ما بودن" گسترش دهید تا فرزندانتان را نیز درگیر کنید.
راه حل: در سال اول پس از رسیدن نوزاد ، 67٪ از همسران در رضایت شویی دچار افت شدید می شوند. کمبود خواب ، احساس بیش از حد احساس گرسنگی و قدردانی ، دلخوشی مادر شدن با شغل ، استرس اقتصادی و کمبود وقت برای خود ، از جمله موارد دیگر. چرا 33٪ دیگر از این گذرگاه عبور نمی کنند؟ آنچه این مادران سعادتمند را از بقیه جدا می کند ، ارتباطی با این دارد که آیا شوهر تجربه تغییر و تحول در والدین را به همراه همسر خود دارد یا از او عقب مانده است.
موارد بیشتر در بایگانی
منبع : sanykala
در مورد چرا Zebras Don’s Ulcers * ، یک راهنمای بسیار تحسین برانگیز استرس (برای انسان) ، دکتر رابرت ساپولسکی در مورد آخرین کشفیات در زمینه فیزیولوژی استرس صحبت می کند. از این پیشنهاد عاقلانه و شوخ طبع ، دانشمندان و دانشمندان غیر متخصص می توانند راه های استرس مزمن - طاعون سیاه قرن بیست و یکم - را به یکی از دلایل اصلی مرگ و میر تبدیل کنند و منجر به سکته مغزی و سکته های قلبی به همراه انواع دیگر شود. نتایج زیر بهینه ، از کاهش ایمنی تا بی خوابی ، اضطراب ، افسردگی ، اعتیاد ، چاقی ، بیماری قلبی و از دست دادن جدی حافظه.
اما خبرهای خوب نیز وجود دارد ما همچنین می توانیم روش هایی را پیدا کنیم که برخی از مخلوقات خوش شانس - از موش آزمایشگاه و میمون گرفته تا هموطنان ما - به زندگی شگفت آور و تحت فشار زندگی می کنند و از بروز این مصائب ، حتی در سالخوردگی خودداری می کنند! کاوش در مورد چگونگی کنار آمدن این اشکالات خوش شانس می تواند به ما در یادگیری کنترل استرس در زندگی خود کمک کند.
به گفته ساپولسکی ، این اشکالات خوش شانس معمولاً موارد زیر را دارند:
1. خروجی برای ناامیدی
2. احساس پیش بینی
3. احساس کنترل
4- چشم انداز خوش بینانه
5- حمایت اجتماعی
اگر یک صدای طعنه آمیز در گوش شما ناله می کند ، "اوه ، خوشحالم که همه آنها را مرتب کردیم" ، این را بخاطر بسپار:
دانستن مقصد بیش از نیمی از نبرد است. بقیه چشم انداز یک قسمت است و یک قسمت دانستن چگونگی رسیدن به آنجا.
خوشبختانه ، اگر وبلاگ را دنبال کرده اید ، کتاب های دکتر گوتمن را می خوانید ، یا یک CGT (متخصص معتبر Gottman Therapist) را می بینید ، دیدگاهی پیدا کرده اید و از نحوه رسیدن به آنجا چیزهای زیادی می دانید.
ایده های ساپولسکی با GMCT (زوج درمانی گوتمن متد) به طور قابل توجهی همپوشانی دارد. به ویژه در حوزه استرس و مدیریت درگیری. بنابراین ، خواننده عزیز ، شما و خرد خود جلوتر از منحنی هستید!
مشکلات روابط می توانند یک عامل استرس زا مهم باشند ، اما رویکرد ما به عشق بسیار زیاد است. اعتقاد به اینکه "عشق میدان جنگ است" یا حتی به مراتب خطرناک تر اینکه "همه عاشقانه و عاشقانه و جنگ هستند" بهترین استراتژی نیست.
با نزدیک شدن به روابط خود از یک منظر دیگر - با تمایل برای غلبه بر چالش ها با همکاری یکدیگر - ممکن است به نتیجه ای بسیار رضایت بخش تر برسیم.
هنگامی که ما اختلاف نظرهای بین تحقیقات دکتر ساپولسکی و GMCT را در نظر بگیریم ، این یک حس خارق العاده است. در GMCT ، مشکلات به قابل حل ، همیشگی و حلقوی تقسیم می شوند. احساس بهتر برای چگونگی مناسب بودن مشکلات ما در این دسته بندی ها می تواند به ما کمک شایانی کند ، زیرا می توانیم مواردی را که می توانیم به راحتی حل کنیم و مواردی که باید به روشی متفاوت به آنها نزدیک شویم را شناسایی کنیم. در حالی که مشکلات دائمی کاملاً قابل پیش بینی است ، آنها نباید فشار خون ما را بالا ببرند - ما می توانیم از مدل هایی مانند GMCT برای رسیدن به تفاهم متقابل استفاده کنیم.
وقتی واقعاً به یکدیگر گوش می دهیم ، کلید اصلی را می توانیم که در بحث های درگیری ایجاد شده را باز کنیم. ما بینش می گیریم که به ما امکان دسترسی به دنیای درونی یکدیگر را می دهد و همچنین عوامل محافظتی را در برابر بیماری های ناشی از استرس مزمن فعال می کند.
انتساب مشق شب آخر هفته شما:
این آخر هفته ، از طریق گفتگوی قلبی به قلب و کاهش استرس با شریک زندگی خود ، جذابیت عاطفی ایجاد کنید.
در حقیقت درک اینکه چرا ما بارها و بارها استدلال های یکسانی داریم ، می تواند ما را از فشارهای غیرضروری محافظت کند ، یک کنترل کنترل پیشرفته فراهم کرده و زمینه ای برای یک چشم انداز خوش بینانه تر فراهم کند.
از این موقعیت ، ما ممکن است شروع به دیدن روش های متفاوتی برای نزدیک شدن به مشکلات دائمی در آینده کنیم. با ساختن نقشه های عشق ، ما در مورد تاریخچه و محرک های احتمالی یکدیگر می آموزیم ، به این ترتیب روش های تأثیرگذاری کلمات و اعمال ما بر یکدیگر مشخص می شود. ما می توانیم پیش بینی کنیم که چه خواهد شد. این امر به ویژه در غلبه بر گره و استرس از روابط ما کمک می کند.
سرانجام ، حمایت اجتماعی که از یک قلب به همدیگر می دهیم یک منبع واقعی نشاط است - تأثیرگذاری بسیار فراتر از وضعیت عاطفی در لحظه ما. به جای اینکه ما را ناامید کنیم ، تا زمانی که احساس ناامیدی ، درماندگی و کاملاً بی پروایی نکنیم (به NSO مراجعه کنید) ، می توانیم به یکدیگر دسترسی پیدا کنیم تا به آن رسانه ها دسترسی پیدا کنیم ، یک احساس کنترل و یک چشم انداز مثبت ماندگار.
وقتی احساس می کنیم واقعاً دیده می شود ، شنیده می شود و می فهمیم ، ما ملایم می شویم و سطح هورمونهای استرس و کورتیزول یکدیگر را پایین می آوریم ، و با هم همکاری می کنیم تا هر طوفانی را آب و هوا کنیم.
به این ترتیب ، ما می توانیم زندگی کنیم و دوست داشته باشیم ، نه تنها از روابط بنیادی بهبود یافته ، بلکه زندگی طولانی تر ، سالم تر و شادتری داشته باشیم.
* چرا ، واقعاً؟ همانطور که معلوم می شود ، استرس باعث واکنش درگیری یا پرواز در هر دو گورخر و انسان می شود. با این حال ، از آنجا که گورخرها معمولاً نگران فشار روانی و روانی (مانند قوانین ، خاورمیانه ، اندازه لباس یا بازار سهام) نیستند و فقط روی استرس زا های فیزیکی تمرکز می کنند (مانند شیرها و شاخه های مشکوک که از فاصله دور مشکوک می شوند). آنها همان فعال شدن مزمن پاسخ استرس که انجام می دهیم ، رنج نمی برند. ناتوانی ما در خاموش کردن استرس پاسخ همان چیزی است که توانایی بسیار تکامل یافته ما را به ما می دهد
منبع : sanykala
گیلبرت به جیمز گفت: "ما پنج سال عالی در کنار هم داشتیم و یک شب وحشتناک." بنابراین روند آشتی از یکشنبه شب در میامی آغاز شد. وی گفت: "من به او گفتم که چقدر پشیمان شدم ، ابراز پشیمانی کردم که چگونه آن شب رفت و چگونه اجازه دادم تمام احساسات و شور و شوق برای اوضاع مرا از بین ببرد. من به او گفتم آرزو می کنم هرگز این کار را نکرده باشم ، کاش می توانم آن را پس بگیرم. "
به نظر اشنا امدن؟
رابطه لبران Brans James و Cleveland Cavaliers برخلاف یک ازدواج نیست. چهار سال پس از "استعدادهای خود به ساحل ساوت" و خرد کردن قلب جمعی کلیولند ، LeBron به خانه می آید. موسسه گوتمن در مورد عاشقانه های پیچیده ، غیرقابل رویت بین فوق ستاره NBA و حق رای دادن NBA چه می گوید؟ ما رابطه آنها - از طریق لنز تحقیقات گوتمن - را تجزیه و تحلیل خواهیم کرد تا چگونگی غلبه بر یک خیانت و اعتماد دوباره را بازسازی کنیم.
ازدواج شماره 1 (2003-2010)
به گفته دکتر گوتمن ، یکی از بهترین پیش بینی کننده های آینده زوج این است که چگونه گذشته خود را مشاهده می کنند. بیایید از ابتدا شروع کنیم. هنگامی که کاوالیرز لبرن جیمز را به عنوان اولین انتخاب کلی در پیش نویس NBA 2003 انتخاب کرد ، شهر کلیولند عاشق "انتخاب یک" از نزدیکی آکرون ، اوهایو بود. به گفته نویسنده رایان جونز ، جیمز دبیرستان را به عنوان "پردرآمدترین بسکتبالیست تاکنون" ترک کرد.
رابطه کودک زادگاه و کاوالیرز شکوفا شد زیرا جیمز در سال 2006 این تیم را به فینال NBA برد و جوایز پشتیبان MVP را در سال 2009-2010 کسب کرد. وی گچ را پرت کرد ، تابلوهای تبلیغاتی با زندگی بزرگتر را تزئین کرد و به طور منظم برنامه های خیریه را در منطقه کلیولند-اکرون ترتیب داد. او "پادشاه جیمز" ، فوق ستاره شهر کلیولند بود.
با این حال ، جیمز نتوانست قهرمانی را به شهر تحویل دهد و بخاطر تیراندازی ضعیف و گردش مالی گران به خصوص در اواخر بازی ، با انتقاد شدید روبرو شد. وی در تاریخ 1 ژوئیه 2010 به یک آژانس آزاد نامحدود تبدیل شد.
خیانت (2010)
همه چیز شب 8 ژوئیه 2010 تغییر کرد. در یک تلویزیون تلویزیونی ویژه تلویزیونی با نام "تصمیم ، لبرن جیمز" اعلام کرد که "استعدادهای خود را به ساحل جنوبی و میامی هیت می برد." از کلیولند. طبق گفته AP ، هواداران "نتوانستند درک کنند که چرا جیمز ، آکرون متولد و پرورش یافته ، افرادی را که می گویند بیشتر او را دوست دارند خجالت می کشد."
طی یک ساعت ، دان گیلبرت ، مالک کاوالیرز نامه ای عصبانی را در وب سایت تیم منتشر کرد تا به فن فن اطمینان دهد. در آن ، او "پادشاه" و نام های مستعار خود را مسخره کرد و از ترک وی به عنوان "یک عمل تکان دهنده از بی اعتمادی" و "خیانت ناجوانمردانه" نام برد و قول داد که کلیولند قبل از جیمز قهرمان خواهد شد. هواداران پیراهن شماره 23 خود را در تلویزیون ملی سوزاندند و در اولین بازی برگشت فصل بعد او را با زهر سلام کردند. قشنگ نبود با این حال ، جیمز تلافی نکرد. وی پس از بازی به خبرنگاران گفت: "من نهایت احترام به این حق رای دادن ، نهایت احترام برای این هواداران را دارم."
تیم دیگر (2010-2014)
جیمز در دومین فصل حضور خود با میامی هیت به قهرمانی در مسابقات قهرمانی NBA می پردازد در حالی که کاوالیرز در دو فصل اول خود 40-108 بدون او به میدان رفت. جیمز و گیلبرت صحبت نمی کردند. وی گفت: "وقتی او برای بازی در کلیولند برگشت ، روی پایه کار می نشینم. او از خط پرتاب آزاد به من نگاه می کند. خوب نیست. بد نیست. نگاه کنید ، "بعداً گیلبرت به USA Today گفت. جیمز میامی را برای چهار سال پیاپی به فینال NBA می برد و جوایز پشت سر هم MVP و مسابقات NBA در سال های 2012-2013 را کسب می کند. در حالی که کاوالیرز در میانه روی گله می کرد ، لابرن جیمز موفق ترین بازیکن بسکتبال کره زمین شد.
بعد از باخت فینال NBA در سن آنتونیو اسپورز در اوایل سال جاری ، جیمز در تاریخ 25 ژوئن از قرارداد خود با هیات منصرف شد و در تاریخ 1 ژوئیه به یک آژانس آزاد نامحدود تبدیل شد. شایعات شروع به پیچیدگی کردند که بومی آکرون در نظر دارد بازگشت به تیمش را انجام دهد. زادگاه آیا او با تیمی که از هم پاشیده بود دوباره برمی گشت؟ اگر چنین است ، چگونه او توسط طرفداری که خیانت کرده است ، پذیرفته می شود؟
ازدواج شماره 2 (2014 - فعلی)
در 11 ژوئیه ، جیمز با انتشار مقاله اول در Sports Illustrated ، دنیای ورزش را شوکه کرد. در آن ، وی نیت خود را برای بازگشت به کاوالیرز کلیولند آشکار کرد. روابط من با شمال شرقی اوهایو از بسکتبال بزرگتر است. من متوجه نشده ام که چهار سال پیش من اکنون انجام می دهم. " اگر او مجبور بود این کار را دوباره انجام دهد ، بله او هنوز هم می رفت ، اما او کارهایی متفاوت می کرد. او خطاب به نامه گیلبرت ، فریب هواداران کلیولند و پیراهن های سوک. "احساسات من با هم مخلوط شدند . همه اشتباه می کنند. من هم اشتباه کردم من کی هستم که کینه ام را تحمل کنم؟ »پادشاه جیمز به خانه می آمد.
در مصاحبه اختصاصی با USA Today ، گیلبرت اولین ملاقات خود با جیمز را توضیح داد ، صحنه ای که میچ آلبوم شرح داد: "هر فردی که همسر سابق خود را پس از طلاق می بیند". این دو در چهار سال صحبت نکرده بودند. به گفته گیلبرت ، "اولین چیزی که من به او گفتم ، LeBron ، شما می دانید که این درست است. ما پنج تا داشتیم
فاز 3: ضمیمه
پس از مرحله Attune ، زوجین می توانند با ابراز علاقه و تحسین ، با استفاده از آیین های اتصال ، و روی آوردن به یکدیگر ، روش احیای اعتماد Gottman Trust را کامل کنند. این پیوست است. این زوج یک سیستم معنای مشترک "جدید" ایجاد می کنند تا بخشش برای هر یک از شرکا معنای وجودی داشته باشد. اگر درگیری های مشکوک باقی مانده باشد ، ما از Dreams Within Conflict Intervention از زوج درمانی زوج روش Gottman استفاده می کنیم.
موفقیت در مرحله Attune موفقیت مرحله Attach را تعیین می کند. هنگامی که جیمز و کاوالیرز در این فصل رابطه "جدید" خود را آغاز کنند ، آیا آنها قادر خواهند بود تا یک سیستم جدید مشترک با معنی جدید ایجاد کنند؟ زمان خواهد گفت ، اما اگر جیمز یک قهرمانی NBA را به شهر کلیولند بیاورد قطعاً ضرری ندارد.
منابع:
آلبوم ، میچ "دن گیلبرت می گوید چگونه او و لبرون جیمز نرده ها را اصلاح کردند." USA Today Sports. 13 ژوئیه 2014
گوتمن ، جان م و نان نقره. چه چیزی باعث ماندگاری عشق می شود؟ نحوه ایجاد اعتماد و جلوگیری از خیانت. نیویورک: سیمون و شوستر ، 2012.
جیمز ، لبران. "من در حال بازگشت به خانه هستم." SI.com. 11 ژوئیه 2014
رینولدز ، تیم "تجدید دیدار؟ رابطه LeBron James با صاحب Cavs دان گیلبرت می تواند موانع بازگشت به خانه باشد. ”Fox News. 07 ژوئیه 2014
Wojnarowski ، Adrian. "چگونه LeBron James صاحب غارها دن گیلبرت را بخشید و به کلیولند بازگشت." Yahoo Sports. 11 ژوئیه 2014
منبع : sanykala
با شروع مجدد مدرسه ، دوست داریم توجه خود را به روابط والدین و فرزند معطوف کنیم. همانطور که دکتر گوتمن در بزرگ کردن یک کودک باهوش عاطفی توضیح می دهد ، "فرزندپروری خوب شامل احساسات است." با قدمت دهه 1990 ، علم مقدار بسیار زیادی درباره نقش عواطف در زندگی ما کشف کرده است. محققان دریافته اند که حتی بیشتر از ضریب هوشی ، آگاهی عاطفی و توانایی در انجام احساسات ، موفقیت و خوشبختی شما را در تمام مراحل زندگی ، از جمله روابط خانوادگی مشخص می کند. برای والدین ، این کیفیت "هوش هیجانی" به معنای آگاهی از احساسات فرزند شما ، و قادر به همدلی ، تسکین و راهنمایی آنهاست.
وقتی صحبت از فرزندان می شود ، چه رفتارهای والدین باعث ایجاد تفاوت می شود؟ دکتر گوتمن به عنوان یک روانشناس پژوهشی که در حال تعامل والدین و فرزند است ، در حال مطالعه است و بیشتر چهل سال گذشته را صرف جستجوی پاسخ این سؤال می کند. با همکاری تیم های تحقیقاتی در دانشگاه ایلینویز و دانشگاه واشنگتن ، مطالعات وی شامل مصاحبه های طولانی با والدین ، صحبت در مورد ازدواج آنها ، واکنش آنها به تجربیات عاطفی فرزندانشان و آگاهی خودشان از نقش احساسی در زندگی آنها بود.
نتایج یک داستان ساده و در عین حال قانع کننده را بیان می کنند. ما دریافتیم که بیشتر والدین در یکی از دو دسته گسترده قرار می گیرند: کسانی که به فرزندانشان راهنمایی می کنند درباره دنیای احساسات و کسانی که نمی کنند. ما به والدینی می گوییم که با احساسات فرزندانشان درگیر می شوند "مربیان احساسات".
ما چهار نوع والدین و تأثیرات این سبک فرزندپروری را بر فرزندانشان شناسایی کرده ایم:
پدر و مادر برکنار
با احساسات کودک بی اهمیت و بی اهمیت رفتار می کند
احساسات کودک را از آن دور می کند یا نادیده می گیرد
می خواهد احساسات منفی کودک به سرعت از بین برود
احساسات کودک را به عنوان یک درخواست برای رفع مشکلات می بیند
احساسات کودک را به حداقل می رساند و وقایعی را که منجر به احساسات می شوند به حداقل می رساند
با کودک مشکل حل نمی کند ، معتقد است که گذر زمان بیشتر مشکلات را برطرف می کند
تأثیرات این سبک بر کودکان: آنها می آموزند که احساسات آنها اشتباه است ، نامناسب ، معتبر نیست. آنها ممکن است یاد بگیرند که به دلیل روشی که احساس می کنند ، ذاتاً با آنها اشتباه است. آنها ممکن است در تنظیم احساسات خود مشکل داشته باشند.
والدین ناامید کننده
بسیاری از رفتارهای والدین را رد می کند ، اما به روشی منفی تر نشان می دهد
بیان احساسی کودک را داوری و نقد می کند
بر انطباق با معیارهای خوب رفتار تأکید می کند
معتقد است که احساسات منفی باید کنترل شوند
معتقد است که احساسات باعث ضعف افراد می شود. کودکان برای بقا باید از نظر عاطفی سخت باشند
معتقد است که احساسات منفی بی ثمر است ، اتلاف وقت است
تأثیرات این سبک بر کودکان: مشابه با سبک عدم پذیرش.
والدین Laissez-Faire
آزادانه تمام بیان عاطفی را از کودک می پذیرد
راهنمایی کمی در مورد رفتار ارائه می دهد
محدودیت تعیین نمی کند
اعتقاد دارد که شما می توانید در مورد احساسات منفی غیر از سوار شدن به آنها ، کاری کم داشته باشید
به کودک کمک نمی کند تا مشکلات را حل کند
معتقد است که مدیریت احساسات منفی یک ماده هیدرولیک است ، احساسات را رها کنید و کار انجام می شود
تأثیر این سبک بر کودکان: آنها یاد نمی گیرند احساسات خود را تنظیم کنند. آنها در تمرکز ، ایجاد دوستی و همراهی با فرزندان دیگر مشکل دارند.
مربی هیجان
احساسات منفی کودک را فرصتی برای صمیمیت می داند
از احساسات خود آگاه است و برای آنها ارزش قائل است
دنیای احساسات منفی را عرصه مهمی برای فرزندپروری می داند
احساسات منفی کودک را به خود جلب نمی کند و یا باعث سرگرمی نمی شود
نمی گوید کودک چگونه باید احساس کند
از لحظات عاطفی به عنوان زمانی برای گوش دادن به کودک ، همدردی با کلمات آرامش بخش و محبت استفاده می کند ، به کودک کمک می کند تا احساسی را که احساس می کند برچسب گذاری کند ، راهنمایی هایی را برای تنظیم احساسات ارائه دهد ، محدودیت ها را تعیین کند و آموزش بیان قابل قبول احساسات را آموزش دهد و مشکل را آموزش دهد مهارت های حل
تأثیرات این سبک بر کودکان: آنها یاد می گیرند به احساسات خود اعتماد کنند ، احساسات خود را تنظیم کنند و مشکلات را حل کنند. آنها عزت نفس بالایی دارند ، خوب یاد می گیرند و به تنهایی با دیگران خوب می شوند.
مفهوم مربیگری احساسات ساده ای است که ریشه در عمیق ترین احساسات عشق و همدلی فرزندان ما دارد. اما متأسفانه ، مربیگری هیجان به طور طبیعی برای همه والدین نمی آید. در عوض ، مربیگری احساسات هنری است که نیاز به آگاهی عاطفی و مجموعه خاصی از رفتارهای گوش دادن و حل مسئله دارد - رفتارهایی که دکتر گوتمن و همکارانش در مشاهده خود از خانواده های سالم و دارای عملکرد خوب شناسایی و تحلیل کردند. مسیر رسیدن به یک والدین بهتر ، تقریباً مانند هر راهی برای رشد شخصی ، با معاینه خود آغاز می شود. کنجکاوی در مورد کدام سبک والدین هستید؟ مسابقه ما را اینجا ببرید!
منبع : sanykala
همانطور که زاخ بریتل روز سه شنبه در ستون "R is for Repair" توضیح داد ، از نظر رابطه ، تعمیر کمتر در مورد رفع آنچه شکسته است و بیشتر در مورد بازگشت به مسیر است. دکتر گوتمن تلاش های تعمیر را به عنوان "سلاح مخفی" زوج های باهوش عاطفی یاد می کند ، حتی اگر بسیاری از این زوج ها آگاه نیستند که آنها در حال انجام کاری بسیار قدرتمند هستند. آیا شما به طور موثری از تلاشهای تعمیر در رابطه خود استفاده می کنید؟
امروز در وبلاگ روابط Gottman ، ما یک پرسشنامه برای ارزیابی اثربخشی اقدامات تعمیر شما ارائه می دهیم. این آخر هفته را چند وقت بگذرانید تا آن را با شریک زندگی تکمیل کنید.
پرسشنامه سعی در ترمیم:
هر عبارت زیر را بخوانید و T را برای "true" یا F برای "false" انتخاب کنید.
در طول تلاش های ما برای حل و فصل تعارض:
1. ما در هنگام نیاز به آنها استراحت می کنیم. T F
2. شریک زندگی من معمولاً عذرخواهی من را می پذیرد. T F
3. می توانم بگویم که اشتباه کردم. T F
4- من در آرام کردن خودم بسیار خوب هستم. T F
5- می توانیم یک حس شوخ طبعی را حفظ کنیم. T F
6. وقتی شریک زندگی من می گوید ما باید با یکدیگر به روشی متفاوت صحبت کنیم ، معمولاً حس زیادی ایجاد می کند. T F
7- تلاش من برای ترمیم مباحث ما وقتی منفی می شوند معمولاً مؤثر هستند. T F
8. ما شنوندگان بسیار خوبی هستیم حتی وقتی موضع های مختلفی در مورد چیزها داریم. T F
9- اگر اوضاع گرم شود ، معمولاً می توانیم از آن خارج شویم و چیزها را تغییر دهیم. T F
10. شریک زندگی من وقتی ناراحت می شوم ، من را تسکین می دهد. T F
11- من اطمینان دارم که می توانیم اکثر مسائل بین ما را برطرف کنیم. T F
12. هنگامی که من در مورد اینکه چگونه می توانیم بهتر ارتباط برقرار کنم همسر من به من گوش می دهد اظهار نظر. T F
13. حتی اگر اوضاع گاهی اوقات سخت شود من می دانم که می توانیم اختلافات خود را پشت سر بگذاریم. T F
14. ما می توانیم محبت کنیم حتی وقتی مخالف هم نباشیم. T F
15- تشویش و شوخ طبعی معمولاً برای جذب شریک زندگی من از منفی کار می کند. T F
16. ما می توانیم دوباره از همه شروع کنیم و بحث را در صورت وم بهبود بخشیم. T F
17- وقتی احساسات گرم می شود ، بیان اینکه احساس ناراحت می کنم تفاوت واقعی ایجاد می کند. T F
18- ما می توانیم حتی در مورد تفاوتهای بزرگ بین ما بحث کنیم. T F
19. شریک زندگی من از کارهای خوبی که انجام می دهم ابراز قدردانی می کند. T F
20- اگر من سعی در برقراری ارتباط با آن داشته باشم سرانجام کار خواهد کرد. T F
امتیاز دهی: برای هر پاسخ "واقعی" یک امتیاز به خود اختصاص دهید
6 یا بالاتر: این یک منطقه از قدرت در روابط شما است. هنگامی که بحث درگیری خطر خارج شدن از دست شما را دارد ، می توانید ترمزها را بگذارید و به طور موثری یکدیگر را آرام کنید.
در زیر 6: روابط شما می تواند در این زمینه پیشرفت خوبی داشته باشد. با یادگیری چگونگی ترمیم فعل و انفعالات خود هنگام منفی ، شما می توانید به طور چشمگیری اثربخشی حل مسئله خود را بهبود ببخشید و دیدگاه مثبت تری از یکدیگر و رابطه خود ایجاد کنید.
آنچه که زوجین باهوش و پایدار از نظر عاطفی را از دیگران جدا می کنند این نیست که تلاش های تعمیر آنها وما ماهرانه تر و یا بهتر اندیشیده شده است ، بلکه این که تلاش های تعمیر آنها به شریک زندگی خود می رسد. از آنجا که تلاش شما برای تعمیر ممکن است دشوار باشد اگر روابط شما درگیر منفی باشد ، بهترین استراتژی این است که برای تأکید بیشتر بر روی آنها ، سعی و تلاش خود را رسمی تر و عمدی تر کنید. این هفته آخر هفته در مورد تلاش های تعمیر با شریک زندگی خود صحبت کنید. اگر به مکانی برای شروع کار احتیاج دارید ، لیست بررسی تعمیرات Gottman را از اینجا ببینید. چه چیزی برای شما مفید است؟ چی نمیشه؟ از خلاق شدن نترسید.
منبع : sanykala
در ایالات متحده ، تعطیلات روز کارگر زمانی برای تفریح ، دوستان و خانواده است. زمان آن است که برای مسافرتهای مسافرتی ، باربیکیو و شروع فصل فوتبال دانشکده ها استفاده کنید. هر سال در آخر هفته آخر ماه اوت برگزار می شود ، نمادی از پایان تابستان و آغاز پاییز است - شما آماده آن هستید یا خیر.
امروز در وبلاگ روابط Gottman ، ما 5 ایده را برای استفاده از آخر هفته سه روزه آینده برای تقویت رابطه خود با شریک زندگی خود به اشتراک می گذاریم.
مناسک خود را بررسی کنید
ایجاد آداب و رسوم غیررسمی وقتی بتوانید از نظر عاطفی به یکدیگر متصل شوید در یک رابطه مهم است. آخر هفته روز کار را به عنوان یک کودک چگونه گذراندید؟ شریک زندگی شما چگونه بود؟ میدونی؟
بیشتر ما در خانواده هایی پرورش یافته ایم که برخی از آئین ها مهم تلقی می شوند. با ساختن آنها بخشی از زندگی شما (یا همراه داشتن چیزهای جدید خودتان) ، آنها به آیین های شما تبدیل می شوند و هویت شما را به عنوان یک خانواده بیشتر می کنند.
نقشه های عشق خود را به روز کنید
آخرین باری که نشستید و گفتگوی واقعی با همسرتان داشتید کی است؟ آیا می دانید در هنگام کار با چه عوامل استرس زا روبرو هستند؟ آیا می دانید بزرگترین موفقیت آنها در این ماه چه بوده است؟ اهداف آنها برای سال آینده چیست؟ آیا آنها تغییر کرده اند؟
این آخر هفته را برای به روزرسانی نقشه های عشق خود زمان بگذارید. هیچ تلفن همراه یا تلویزیون مجاز نیست.
تأثیر شریک زندگی خود را بپذیرید
شما می خواهید پیاده روی بروید این آخر هفته ، اما شریک زندگی شما می خواهد در خانه بماند و تعمیراتی را که در خانه انجام داده اید انجام دهید. چه کار کنیم؟ چرا هر دو نه؟ اگر نظرات مختلفی در مورد چگونگی گذراندن تعطیلات آخر هفته سه روزه خود دارید ، ما به شما توصیه می کنیم تا تأثیر یکدیگر را بپذیرید. کارهای خانه را روز شنبه انجام دهید تا روز دوشنبه بتوانید پیاده روی کنید!
پذیرش تأثیر ، به ویژه برای مردان بسیار مهم است. در یک مطالعه طولانی مدت بر روی 130 زوج تازه متولد شده ، متوجه شدیم که حتی در چند ماه اول ازدواج ، مردانی که به همسرانشان اجازه می دهند تا بر آنها تأثیر بگذارند ، ازدواجهای شادتری دارند و نسبت به مردانی که در برابر نفوذ همسرانشان مقاومت می کنند ، طلاق کمتری دارند. از نظر آماری ، وقتی مرد حاضر نیست قدرت را با شریک زندگی خود به اشتراک بگذارد ، احتمال 81٪ این احتمال وجود دارد که ازدواج وی به خود تخریب شود. برای مطالعه بیشتر در مورد اهمیت پذیرش تأثیر ، اینجا را کلیک کنید.
ابراز قدردانی
آیا به شریک زندگی خود گفته اید که اخیراً چقدر از آنها قدردانی می کنید؟ اگر نه ، از این آخر هفته طولانی به عنوان فرصتی برای انجام این کار استفاده کنید. در مورد شریک زندگی خود پنج ویژگی مثبت بنویسید. برای هر مورد ، به یک واقعه واقعی فکر کنید که این ویژگی را نشان می دهد. سپس آن را با آنها به اشتراک بگذارید! این "تمرین" من ممنونم . "خوانده می شود و می توانید اطلاعات بیشتری در مورد آن بخوانید.
ابراز قدردانی روشی عالی برای ایجاد سیستم عاشقانه و تحسین است ، که برای خوشبختی طولانی مدت یک رابطه بسیار مهم است زیرا از تحقیر - خطرناک ترین چهار اسب سوار - جلوگیری می کند تا از حضور گسترده در زندگی شما جلوگیری شود. هرچه با احساسات مثبت عمیق خود نسبت به یکدیگر ارتباط برقرار کنید ، احتمالاً در هنگام اختلاف نظر نسبت به همسرتان کمتر رفتار خواهید کرد.
بوسه شش ثانیه ای را به اشتراک بگذارید
قبلاً باید این کار را روزانه انجام دهید ، اما اگر اینطور نیستید ، برای شروع این آخر هفته را بهانه کنید. ببینید آیا می توانید هر هفته این هفته که حداقل شش ثانیه طول می کشد ، بوسه ای را به اشتراک بگذارید ، سپس آن را به هفته بعدی منتقل کنید!
بوسه شش ثانیه ای به اندازه کافی احساس رمانتیک می کند ، در طی یک روز پر مشغله یک واحه موقت عمل می کند و ایجاد یک تفاهم آگاهانه بین ذهنیت در محل کار (یعنی رفتن به محل کار یا کار) و یک به یک زوج زمان با هم بودن. اکسی توسین را آزاد می کند ، که همان هورمونی است که هنگام شیردهی ترشح می شود. اکسی توسین مسئول آسایش و ارتباطی است که بین مادر و کودک برقرار می شود و ممکن است نحوه بوسیدن ما را به دیگری پیوند دهد. بوسه شش ثانیه ای همچنین دوپامین را آزاد می کند که همان قسمت از مغز شما را که توسط کوکائین تحریک می شود ، تحریک می کند. آن پروانه ها را در معده شما ، از اپی نفرین و نوراپی نفرین ، که ضربان قلب شما را افزایش می دهد و خون اکسیژن شده به مغز شما می فرستد ، آمده است. برخی تحقیقات حتی نشان داده اند که بوسه زدن می تواند باعث کاهش هورمون کورتیزول شود. کورتیزول یک هورمون استرس است ، بنابراین یک بوسه روزانه شش ثانیه می تواند به کاهش فشار خون شما کمک کند و از حملات قلبی جلوگیری می کند. برای مطالعه بیشتر در مورد اهمیت بوسیدن اینجا کلیک کنید.
منبع : sanykala
جرمی کاوارت سال خوبی را پشت سر می گذارد.
او که اخیراً توسط هافینگتون پست به عنوان تأثیرگذارترین عکاس در وب شناخته شده است ، وی در ماه ژوئن یک شبکه / اجتماع اجتماعی جدید به نام OKDOTHIS راه اندازی کرد و پانزدهمین سالگرد عروسی خود را در ماه آگوست با همسرش شانون جشن گرفت. با جرمی گیر افتادیم و از او درباره اولین روز ملاقات با شانون ، راز ازدواج مبارک او و قسمت مورد علاقه وی در مورد ازدواج خواستیم. اطلاعات بیشتر در مورد جرمی را در وب سایت خود اینجا ببینید.
ما عکسهای شما را که در سالگرد عروسی 15 ساله خود به اشتراک گذاشته اید ، به ویژه یکی از شما و شانون در تاریخ اول خود در سال 1996 دوست داشتیم. درباره تاریخ اول شما ، تقریباً 20 سال بعد ، چه خاطراتی دارید؟ چه چیزی برای شما برجسته است؟
تازه یادم هست که دوست داشتم با او باشم. این یک عشق معمولی در نوجوانان نبود. این احساس بیشتر به عنوان بهترین دوست برای نوع زندگی وجود دارد. دو هفته بعد از آن تاریخ ، من به دوستان و خانواده خود گفتم که با او ازدواج خواهم کرد. 2 سال بعد ، من انجام دادم. من غرایز خوبی داشتم! من همچنین به یاد می آورم متوجه شدم که او چگونه از دیگران مراقبت می کرد و دل بزرگی برای بی خانمان ها داشت. او با همه دختران دیگر بسیار متفاوت بود.
شما می گویید راز موفقیت در ازدواج شما این بوده است که شما و همسرتان "هرگز خودمان یا زندگی را به طور کلی خیلی جدی نگرفته ایم." آیا می توانید در مورد آن صحبت کنید؟ طنز در ازدواج شما چه نقشی داشته است؟
بله ، ما یک ازدواج بسیار خنده دار و مسخره داریم. اگر تا به حال Anchorman را دیده اید که ران بورگوندی و ورونیکا کورنینگ استون به عقب و جلو صحبت می کنند ، شما همسرم را دیده اید و من با او صحبت می کنیم. ما این کار را همیشه انجام می دهیم. و به طرز عجیبی ، از نظر پایان دادن به درگیری کار می کند. نه تمام وقت بلکه تعداد زیادی از وقت. او می تواند واقعاً به خاطر من چیزی عصبانی شود و با گفتن من ، "من به این دکمه بیرون کشیدن ضربه می زنم و شما را از ماشین بیرون خواهم کرد." من پاسخ می دهم ، "آره آره؟ من صورت شما را بیرون می کشم. "ما اساساً شروع به تکانه گرفتن یکدیگر می کنیم و لحظه جدی برای ما تغییر می کند که بخندیم. بنابراین این یک نمونه خوب از چگونگی جدی گرفتن امور نیست. و ما با هم صادقانه مردیم. دیروز ، او به من می گفت که من کمی ضخیم شده و باید تردمیل را بزنم (می خندد). ما می توانیم آن مکالمات صادقانه را بدون توهین زیاد انجام دهیم.
شما چه روشی را برای فردا به زوجین می دهید؟ این می تواند چیزی باشد که در ازدواج خودتان آموخته اید یا توصیه ای است که زمانی به شما داده می شد.
گاش ، این یک لیست طولانی است ، اما من می گویم انتظارات را رها کنید. یک لیست بی پایان از تقصیرها در همسرتان وجود خواهد داشت که شما نمی بینید که آینده بیایند. سپس لیست بی پایان دیگری از تقصیرها با خانواده همسر (می خندد). بنابراین ، انتظارات خود را کم نگه دارید و بگذارید همه چیز تعجب آور باشد. همچنین ، در این روز و سن ، هرچقدر ممکن است از رسانه های اجتماعی و اینترنت جدا شوید. اجازه ندهید زمان تلفنت ازدواج شما باشد. تلفن های خود را برای صرف شام نکنید. فناوری را از اتاق خواب خارج کنید و فقط با یکدیگر آشنا شوید. من و همسرم زمان زیادی را در تلفنهای خود می گذرانیم ، اما ما آنها را 15 سال پیش به طور واضح نداریم و من واقعاً از این امر سپاسگزارم. آنها می توانند حواس پرتی گسترده از یکدیگر باشند.
شغل شما به عنوان یک عکاس چگونه به شما یاد داده است که چگونه یک ازدواج خوب داشته باشید؟
من می گویم این به من اعتماد داده است. همسرم به من اعتماد بزرگی دارد. همه زنها به همسر خود اجازه نمی دهند که از افراد زیبا و ن زیبا برای زندگی خود عکاسی کنند یا به مدت 3 ماه با بریتنی اسپیرز به این تور بروند. در حقیقت ، این امر برای بسیاری از ن سخت است که اجازه بدهد همسر خود را مجاز بداند. اما او به من اعتماد دارد نکته جالب این است که اعتماد فقط باعث می شود که اعتماد به نفس خود را بیشتر کنم. این جذاب ترین چیز در جهان است. اعتماد زیباست و حسادت زشت است. به همین سادگی.
با چنین برنامه شلوغی ، چه راهکارهایی را باید برای ازدواج خود انتخاب کنید؟ آیا برنامه های منظم ارتباط برقرار می کنید؟
فکر می کنم خیلی ساده است شما فقط هر فرصتی را که به دست می آورید خانواده را انتخاب می کنید. وقتی برای جمعه به یک رویداد در یک شهر دیگر پرواز می کنم ، تمام روزهای آخر هفته را قطع نمی کنم. من به محض اینکه می توانم برای گذراندن آخر هفته آخر هفته با همسر و فرزندانم به خانه برگردم. من هر روز ساعت 5:00 به خانه می روم و صبح ها فرزندانم را به مدرسه می برم. من هر فرصتی که بتوانم هستم در آنجا هستم و می دانم که همسرم از این امر قدردانی می کند.
قسمت مورد علاقه شما در مورد ازدواج با همسرتان چیست؟
این برمی گردد به دوستی که در روز اول احساس کردم. ما بعد از 18 سال که هنوز همدیگر را می شناسیم ، هنوز بهترین دوستان هستیم. او مرا می گیرد ، من او را می گیرم. ما هرگز "سال بد" را تجربه نکرده ایم و هرگز نبرد نکرده ایم. همانطور که همسر من یک بار گفت ، "زندگی ما کامل نیست اما آنها برای ما عالی هستند."
منبع : sanykala
در "چگونه یک کودک باهوش عاطفی بزرگ شود" ، دکتر جان گوتمن پنج مرحله مربیگری هیجان را توضیح می دهد ، که می توانید در اینجا بخوانید. او همچنین لیستی از استراتژی هایی را ارائه می دهد که ممکن است در مواقعی که مهم نیست چه می گویند یا انجام می دهند ، مفید باشد - به نظر نمی رسد که پیام خود را به فرزندتان منتقل کنید. آنها براساس آنچه دکتر گوتمن و همکارانش از طریق گروههای والدین ، کارهای بالینی و مطالعات مشاهده ای آموخته اند ، استوار است.
1. نادیده گرفتن "برنامه والدین" خود را
اگرچه لحظات عاطفی می تواند فرصتی عالی برای همدلی ، پیوند و مربیگری باشد ، اما آنها می توانند یک مشکل واقعی برای والدین باشند که آنچه دکتر گوتمن آن را "دستورالعمل والدین" می نامد ، باشد. شناسایی کرده است که به منافع کودک علاقه دارد.
ما مادران و پدرانی را که ارزشهای خود را با فرزندانشان به اشتراک می گذارند ، تحسین می کنیم. دکتر گوتمن معتقد است که چنین آموزشهایی بخش مهمی از فرزندپروری است. با این وجود والدین باید بدانند که مگر اینکه برنامه های والدین با حساسیت ارتباط برقرار کنند ، آنها می توانند در یک رابطه نزدیک والدین و کودک قرار گیرند. برای اولین بار ، دستورالعمل والدین مانع از شنیدن همدلی والدین به فرزندانشان می شود. از نشانگر منفی با روشن نگه داشتن انتقادات مداوم در مورد ویژگی های شخصیتی فرزند خود ، خودداری کنید. هنگام اصلاح بچه ها ، به جای آن روی یک رویداد خاص که اتفاق افتاده است ، تمرکز کنید.
2. با دادن انتخاب ، احترام به آرزوها ، فرزند خود را توانمند سازید
کودکان به وزنه برداری از گزینه های خود و پیدا کردن راه حل نیاز دارند. آنها باید ببینند چه اتفاقی می افتد وقتی آنها بر اساس سیستم ارزشی خانواده خود انتخاب می کنند و چه اتفاقی می افتد که آنها نادیده گرفته شده از معیارهای خانواده را نادیده بگیرند. چنین درسهایی گاهی دردناک است ، اما با مربیگری هیجان ، آنها همچنین می توانند فرصت های قدرتمندی برای ارائه راهنمایی والدین باشند.
هرچه زودتر کودک یاد بگیرد ترجیحات خود را ابراز کند و انتخاب های عاقلانه ای انجام دهد ، بهتر. علاوه بر احساس مسئولیت ، انتخاب به فرزندان به آنها کمک می کند تا عزت نفس ایجاد کنند. دفعه بعد که کودک شما درخواست کوچکی می کند - مهم نیست که چقدر احمقانه یا بی اهمیت به نظر برسد در آن زمان - سعی کنید آن را به عنوان نبرد اراده ها درک نکنید. این نتایج ممکن است فرزند شما باشد ، که از چنین تعاملاتی برای ایجاد احساس خویشتن استفاده می کند.
3. در رویاها و خیالات فرزندتان به اشتراک بگذارید
این تکنیک یک روش عالی برای رسیدن به سطح عاطفی کودک شما ، همدلی و درک آسان تر است. وقتی کودکان ابراز خواسته هایی می کنند که فراتر از حوزه ممکن نیست ، بسیار مفید است.
به یاد داشته باشید: همه آرزوها و احساسات قابل قبول است. همه رفتارها اینگونه نیستند. هرچه رؤیای فرزند شما باشد ، نکته مهم این است که آنها می دانند که شما آنها را شنیده اید و فکر می کنید خواسته های آنها خوب نیست.
4. ادبیات کودکان را با هم بخوانید
از کودکی تا بزرگسالی ، کتابهای کودکان می توانند یک روش عالی برای یادگیری والدین و کودکان در مورد احساسات باشند. داستان ها می توانند به کودکان در ساختن یک واژگان برای صحبت در مورد احساسات کمک کنند و روش های مختلفی را که مردم با عصبانیت ، ترس و غم و اندوه خود برطرف می کنند ، نشان دهند.
کتاب های مربوط به سن می توانند راهی برای گفتگوی والدین در مورد موضوعاتی که ممکن است برایشان دشوار باشد صحبت کنند. برنامه ها و فیلم های تلویزیونی همچنین می توانند سوخت برای بحث های خانوادگی باشند ، اما دکتر گوتمن کتاب ها را توصیه می کند زیرا خواننده و شنونده می توانند در هر نقطه ای متوقف کنند تا درباره اتفاقات داستان صحبت کنند. خواندن با صدای بلند همچنین به کودکان این حس را می بخشد که خانواده در قصه گویی شرکت می کنند و بنابراین ممکن است آنها سرمایه بیشتری در روایت احساس کنند.
5- سعی نکنید راه حل خود را بر روی مشکلات فرزندتان تحمیل کنید
یکی از سریعترین راه های خرابکاری مربیگری احساسات این است که به کودکی بگویید که ناراحت یا عصبانی است چگونه می توانید مشکل مورد نظر را حل کنید. برای درک اینکه چرا ، فقط در مورد نحوه بروز این پویا در ازدواج فکر کنید. Zach Brittle در اینجا در مورد تفاهم باید پیش از مشاوره نوشت.
ممکن است والدین از عدم تمایل فرزندشان برای گرفتن توصیه های ناخواسته ، ناامید شوند ، به خصوص با توجه به میزان نسبی خرد و تجربه زندگی که والدین باید با فرزندان خود به اشتراک بگذارند. اما این راهی نیست که کودکان یاد بگیرند. پیشنهاد راه حل قبل از همدلی با کودکان ، مانند تلاش برای ساختن قاب خانه است قبل از اینکه پایه و اساس محکمی ایجاد کنید.
منبع : sanykala
در سری وبلاگ های روابط الفبای روابط ، زاک بریتل توضیح داده است که "O برای فرصت است." ازدواج ، همانطور که او آن را توصیف کرد ، فرصتی است برای ایجاد خانه روابط صوتی خود و ایجاد معنای مشترک. در حالی که هر رابطه صمیمی می تواند به عنوان منبع خوبی برای الهام بخشیدن و رشد تبدیل شود ، این روابط مشابه می توانند احساس سستی کنند!
وقتی به روابط عاشقانه "رسمی" می پردازیم ، تغییر در درک اغلب اتفاق می افتد. ممکن است دیگران ما را متفاوت ببینند ، و ممکن است احساس کنیم شخصاً دگرگون هستیم. این می تواند یک نعمت و نفرین باشد. بار انتظارات - هم فشارهای داخلی و هم بیرونی - می تواند ما را به دام افتاد. مجبور به رفتار از راه های خاص هستیم ، ما ناامید و مأیوس می شویم (یا لعن می کنیم) از دست دادن استقلال.
امروز ، مسلماً بیش از هر زمان دیگری ، ما به استقلال خود اهمیت می دهیم. ما در برابر هر تهدید درک شده ای ، بسیار آگاه و محافظت از حق خود برای داشتن خود و پیروی از رویاهای خود مانع تعقیب هستیم. و در حالی که ما واقعاً شایسته زندگی با شرایط خودمان هستیم ، وقتی در مورد اصطلاحات دچار سردرگمی شویم ، همه چیز می تواند بسیار اشتباه پیش برود.
برای جلوگیری از سردرگمی ، اجازه دهید تعاریف ما را روشن کنیم.
استقلال ، آزادی خودمختاری است. غالباً ، پیگیری و محافظت بیش از حد از فضای شخصی (فضای سر ، یا "حباب های شخصی" ما) کاملاً متفاوت می رود: انزوا. هنگامی که از ما استرس گرفته می شود ، به جای اعمال استقلال برای دستیابی به واقعیت یا خوشبختی - برای تبدیل شدن به "بیشتر خود" - به خود بیگانگی خود پایان می دهیم. متناقض است ، این انزوا است که یک تهدید واقعی را ایجاد می کند. در این موقعیت ، ما واقعاً فرصتی برای "از دست دادن" خود داریم!
عدم اطمینان و تنهایی که ممکن است در این حالت تجربه کنیم به دلایل بسیاری خطرناک است. این ممکن است ما را از اهداف کوتاه مدت و پروژه های بلند مدت منحرف کند. این ممکن است ما را از خود و عزیزان دور کند و باعث شود ما از ارزش ها و رویاهای خود چشم پوشی کنیم. هنگامی که ترس از ممانعت از تعقیب خودمختاری ، خوشبختی و آزادی به وجود نمی آید ، غالباً دچار آتش سوزی می شود. همانطور که بسیاری از ما همه را خوب می شناسیم ، ساختن دیوارها به خاطر "خودمختاری" غالباً بدبختی ، اضطراب و ناامنی را که از ابتدا می ترسیدیم ایجاد می کند. این انزوا باعث می شود استرس زا های روزمره سخت تر شوند. در این لحظات به چه چیزهایی احتیاج بیشتری داریم؟ یک دوست! یک شریک! یک شبکه پشتیبانی!
ما حیوانات اجتماعی هستیم ما به جامعه احتیاج داریم برای دستیابی به خوشبختی و تحقق طولانی مدت ، ممکن است ما نیاز به تجدید نظر در مفهوم "آزادی" داشته باشیم. بیشتر ما باید احساس کنیم "بخشی از چیزی" است - یک بسته گرگ ، یک قبیله ، یک خانواده یا هر فرد صمیمی دیگری. ، رابطه حمایتی - به منظور احساس تحقق.
در اینجا می توانید از یک تکالیف پیگیری به این پست لذت ببرید.
موارد بیشتر در بایگانی
منبع : sanykala
11 مه 2017 در اسطوره های ازدواج
زمانی در زندگی من وجود داشت که من واقعاً معتقدم که کلید ازدواج کامل شامل یک صلاحیت ساده بود: زن و شوهر فقط باید مسیحی باشند. این راز بود اگر هر دو مسیحی بودند ، ممکن است مشکلات بزرگی داشته باشند اما هیچکدام از عمده ترین مشکلات آنها نبوده است. افرادی که امور داشتند ، نمی توانند مسیحی باشند. افرادی که به طور کلامی از همسر خود سوء استفاده کرده اند ، نمی توانند مسیحی باشند. افرادی که در ازدواج های خودخواه بودند ، نمی توانند مسیحی باشند.
حتی وقتی مدرسه را شروع کردم به عنوان مشاور ، من این توهم را داشتم که مشاوره ازدواج من با مسیحیان انجام می دهم نسبتاً ساده است. شاید من به هدایت زوج هایی که در مسیر درست قرار گرفته اند کمک کنم.
سپس واقعیت شروع به کار کرد ، و من فهمیدم که زوج های مسیحی در برابر مسائل مشابه در زندگی و ازدواج غیر مسیحیان آسیب پذیر هستند. مسیحیان متاهل امور دارند و از زبان توهین آمیز استفاده می کنند و خودخواه هستند. تفاوت این است که زوج های مسیحی به خدائی که از ازدواج بسیار قدردانی می کنند ، امید دارند و هر کاری را که ما به او اجازه می دهیم انجام می دهند تا یک ازدواج قطار را به طور کامل درآورد ، انجام دهند.
بنابراین در حالی که درست است که همه زوج های مسیحی ازدواج زیادی ندارند ، این واقعیت نیز دارد که زوج های مسیحی می توانند ازدواج های خوبی داشته باشند. این فرمول یکی از مواردی است که من در مورد آن زیاد صحبت می کنم: اول خدا و همسر دوم. اگر می خواهید یک ازدواج بزرگ ، خدا را در اولویت قرار دهید. دعا کنید ، کتاب مقدس را بخوانید ، به دنبال پیروی هر روز از او باشید ، و همسرانی باشید که او شما را طراحی کرده است. سپس قرار دادن همسرتان در مرحله دوم طبیعی گام بعدی خواهد بود و شما آن زوج مسیحی با یک ازدواج بزرگ خواهید بود!
مجادلات مسیحی ، ازدواج های مسیحی ، مسیحی ، همه مسیحیان دارای ازدواج های خوب ، اسطوره های ازدواج ، افسانه های ازدواج ، دروغ های شویی ، دروغ های مربوط به ازدواج ، ازدواج های بزرگ ، ازدواج های بزرگ ، اول خدا ، خدا
1 نظر
برای دریافت هر پست وبلاگ از طریق ایمیل هر روز صبح مشترک شوید.
MYTH # 1 - سخنرانی شما شما را کامل می کند
04 مه 2017 در اسطوره های ازدواج
بیش از بیست سال می گذرد که تام کروز این کلمات را در یک اتاق نشیمن پر از ن به رنه زلوگر در پایان فیلم جری مگوایر گفت. این خط باعث می شد تا قلب ها به شکل بیفتند و عاشقانه را به درجه نهم نشان دهند. این نشانه رابطه کامل بود. این همرزمان روح بودند ، بهترین دوستان و دوستداران همه در یکی قرار گرفتند. این استاندارد جدید شد - اگر یک زن و شوهر بتوانند یکدیگر را در چشمان نگاه کنند و آن سه کلمه را به یکدیگر بگویند ، این رابطه بلافاصله ضد گلوله می شود.
واقعیت این است که مفهوم به نظر می رسد ، واقعیت این است که اکنون انسانی وجود ندارد یا در گذشته زندگی کرده یا در آینده زندگی می کند که می تواند هر کسی را کامل کند. از کسی می خواهد که غیرممکن را انجام دهد. این یک استاندارد است که دو شرکت کننده را برای عدم موفقیت تنظیم می کند. متاسفم اگر فقط حباب شما را پشت سر گذاشتم. اما اگر من این کار را نمی کردم ، در نهایت حقیقت خواهد بود
دلیل "تکمیل کردن من" چیزی غیر از یک شخصیت از یک شخصیت روی صفحه نقره ای ساده نیست: تنها کسی که می تواند من یا شما یا هر کس دیگری را کامل کند ، خداست. وقتی سعی می کنیم شخص دیگری را در جای او قرار دهیم ، نتیجه همیشه به صورت فاجعه به پایان می رسد. در ازدواج ما ، نانسی را رها خواهم کرد - اما خدا چنین نخواهد کرد. من همیشه برای او حضور نخواهم داشت - اما خدا می خواهد. من روز به روز ناقص خواهم شد - اما خدا تا ابد کامل است. اگر نانسی به خدا اجازه دهد او را کامل کند و من به خدا اجازه می دهم که مرا کامل کند ، پس ما آزاد هستیم که بهترین همسر ناقص و شوهر ناقص و ناقصی هستیم که می توانیم باشیم. اول خدا ، همسر دوم - که مرا کامل می کند!
سخنان شما کاملاً شما را تکمیل می کند ، اسطوره های ازدواج ، اسطوره های ازدواج ، دروغ درباره ازدواج ، ازدواج ، ازدواج های مسیحی ، خدا ، خداحافظی من ، صحبت کردن شما را کامل می کند ، HUSBAND کاملاً شما را کامل می کند ، همسر شما
2 نظر
برای دریافت هر پست وبلاگ از طریق ایمیل هر روز صبح مشترک شوید.
مرجع : sanykala
افسانه شماره 4 -
25 مه 2017 در اسطوره های ازدواج
اکثر ما در جایی در اعماق داخل صادقانه دوست داریم که این افسانه درست باشد. در مورد آن فکر کنید این مانند یک فیلمنامه عاشقانه است: پسری با دختر درست ملاقات می کند ، اسکیت بازی ها خاموش می شوند ، و بعد از آن ازدواج می کنند و با خوشحالی زندگی می کنند. یا دختر با پسر درست ملاقات می کند ، سرگرمی ها خاموش می شوند ، و بعد از آن ازدواج می کنند و با خوشحالی زندگی می کنند. این بدان معناست که ازدواج با شخص مناسب یک تضمین بدون قید و شرط از ازدواج بزرگ است. در حقیقت ، خدا می توانست اینگونه عمل کند ، اما چنین نکرد. اگر آنچه را که خدا در کتاب مقدس در مورد ازدواج و روابط می گوید در نظر بگیریم ، در می یابیم که نقشه خدا برعکس اسطوره است.
من فکر می کنم خدا این را می گوید: برای داشتن یک ازدواج بزرگ ، فرد مناسب باشید. به نظر می رسد که خداوند بیشتر به این موضوع اهمیت دارد که آیا با شخص مناسب ازدواج می کنیم ، چه کسی هستیم و چه کسی هستیم. به این ترتیب نگاه کنید: اگر من به دنبال خدا می گردم و به شخصی که او مرا آفریده است تبدیل می شوم ، "من به شخصی می گم که به دنبال آن هستم." * حقیقت این است که من فقط یک نفر را دارم. کنترل در همه ، و من من هستم.
آیا با "شخص مناسب" ازدواج کردم؟ از نظر فنی بله ، اما نه فقط به این دلیل که ازدواج کردیم. جواب این است که بله ، زیرا سرانجام فهمیدیم که تبدیل شدن به یک فرد مناسب در مسیح همان چیزی است که ازدواج بزرگی را که هر دو می خواستیم به ما می دهد. اگر مجرد هستید ، با تمام قلب ، ذهن و روح خود به دنبال خدا بگردید و به دنبال کسانی باشید که همین کار را انجام می دهند. اگر متاهل هستید ، همسر باشید که خداوند شما را آفریده است. فرد مناسب بودن شما را به سمت ازدواج بزرگ خود سوق می دهد!
* از اندی استنلی ، پادکست های Move شما وام گرفته شده است
ازدواج بزرگ ، با شخص حقیقی ازدواج کردم ، آیا ازدواج کردم با شخص حقیقی ، آیا ازدواج کردم یا نه ، من ازدواج کردم ، ازدواج مسیحی ، خدا ، اندی استنلی ، حرکت کنید
4 نظر
برای دریافت هر پست وبلاگ از طریق ایمیل هر روز صبح مشترک شوید.
MYTH # 3 - خانواده ORIGIN شما روی ازدواج شما تأثیر نمی گذارد
18 مه 2017 در اسطوره های ازدواج
در کودکی از مدرسه و یادگیری لذت می بردم. من بیشتر معلمان و کلاسهایم را دوست داشتند که مرا به چالش می کشند. نانسی و من ازدواج نکردیم که فهمیدم که در دوران کودکی دو آموزش مجزا دریافت کرده ام: یکی سنتی بود. دیگری در خانه بود. خانواده من در اصل به عنوان کتاب درسی شخصی من از مرد بودن ، شوهر و پدر خدمت می کردند. انتظارات من از نحوه یک زن بودن به عنوان یک همسر و مادر نیز ناشی از خانواده منشأ من است. والدین من الگوی نقش من بودند.
باور کنید یا نه ، خانواده مبدأ شما نیز به عنوان یک کتاب درسی آموزشی برای شما خدمت کرده اند. من نمی توانم زمان مشاوره با کسی را بشمارم و ارتباط بین مسئله ای که آنها در حال حاضر با آنها سر و کار دارند و خانواده منشاء آنها آشکار می شود. بیشتر ما چنین اتفاقی افتاده است. شاید در مورد یکی از والدین شما چیزی وجود داشته باشد که واقعاً شما را اذیت کند و شما قسم خوردید که هرگز به همان شیوه عمل نخواهید کرد. یا شاید شما عهد کرده باشید که هرگز با فرزندان خود همانطور که تحت معالجه قرار گرفتید رفتار نخواهید کرد اما بعداً به نوعی خود را پیدا کردید که دقیقاً همان کارهایی را انجام می دادید که عهد کردید انجام ندهید. به محض این که کلمات از دهان شما بیرون آمد ، تحقق به شما ضربه زد.
قدرت تجربیات ما در خانواده های مبدأ ما شگفت انگیز است. اکنون ، موارد مثبت زیادی وجود دارد که اکثر ما در خانواده های مبدأ خود تجربه می کنیم که باید بطور عامدانه شناسایی و انتخاب کنیم تا بتوانیم آن را انجام دهیم. سوال این است که ما با موارد منفی چه می کنیم؟ ما باید در شناسایی آنها و کنار گذاشتن آنها به همان هدف عمل کنیم. در اینجا سه نکته وجود دارد: اول ، هرگز این اسطوره را خریداری نکنید که خانواده مبداء شما در ازدواج شما تاثیری نداشته باشند. دوم ، به یاری خداوند ، شما می توانید همه چیز را از خانواده خانواده خود بگذارید که تأثیر منفی بر زندگی شما یا ازدواج شما دارد. سوم ، چیزهای خوب خانواده را در آغوش بگیرید و از هریک از آنها سپاسگذار باشید.
خانواده اصیل ، ازدواج فامیلی ، ازدواج ، ازدواج ، آسیای ازدواج ، اسطوره های مربوط به ازدواج ، اسطوره های ازدواج ، اسطوره های ازدواج ، دروغ های مربوط به ازدواج ، دروغ های ازدواج ، خانواده ، خانواده و ازدواج
اظهار نظر
برای دریافت هر پست وبلاگ از طریق ایمیل هر روز صبح مشترک شوید.
منبع : sanykala
01 ژوئن 2017 در مکانهایی که علت انحراف دارند
هر 36 ثانیه یکبار طلاق در آمریکا وجود دارد. بگذارید این جا خیس شود. من فقط 36 ثانیه تماشا کردم و ساعت دیگر 36 ساعت دیگر را تماشا کردم و اکنون دو ازدواج کمتر وجود دارد. در حالی که این وبلاگ را می خوانید ، سه یا چهار زوج به ازدواج خود پایان می دهند - سه یا چهار زوج که بعضی اوقات در گذشته نه چندان دور در یک محراب ایستاده اند و قول داده اند که یکدیگر را دوست داشته و گرامی داشته باشند تا اینکه یکی از آنها درگذشت. بسیاری از مردم ظاهراً این عهدها را برای مدت طولانی جدی نمی گیرند. دلایلی که مردم هنگام طرح طلاق ارائه می دهند متفاوت است ، اما فکر می کنم پشت هر دلیل یک واقعیت وجود دارد: تعهد به ازدواج آنها کوتاه مدت بود.
صادقانه بگویم ، من نمی خواهم فکر کنم کسی در محراب بایستد و نذورات خود را به آرامی انجام دهد. آنها نمی گویند ، "من فقط در این صورت هستم که به شکلی که من می خواهم عمل کند." اما در روز طلاق آنها ، این همان چیزی است که بسیاری از آنها می گویند. شاید نامیدن "عدم تعهد" "عادت منجر به طلاق" امری عجیب به نظر برسد ، اما در واقعیت این معنا دارد. فرهنگ ما کمکی نمی کند. ما می بینیم که مربیان ورزشی یک سال به تیم A تعهد می کنند و قراردادهای خود را با تیم A امضا می کنند و بعد از آن در سال بعد به تیم B پرش می کنند و ظاهراً هیچ نگرانی نسبت به تعهدی که به تیم A. انجام داده اند نداریم. . هیچ یک از اینها بهانه نیست ، اما فکر می کنم آنها به مشکلی که به نظر می رسد با انجام و حفظ تعهدات باشند ، کمک می کند.
در این ماه ما روی عادت هایی که منجر به طلاق می شود ، تمرکز می کنیم. این موضوع را در تمام سیستم عامل های ازدواج عالی ما مشاهده خواهید کرد. همانطور که هفته اول این سریال را شروع می کنیم ، می خواهم که شما در مورد چیزی فکر کنید. در روز عروسی شما چه تعهدی نسبت به ازدواج جدید خود داشتید؟ آن را 1-10 ارزیابی کنید با بالاترین 10. امروز آن را ارزیابی کنید. آیا اعداد یکسان هستند یا با هم تفاوت دارند؟ اگر آنها متفاوت هستند ، بگذارید این یک پرچم قرمز برای شما باشد. برای تجدید تعهد خود در ازدواج خود چه کاری باید انجام دهید؟ هرچه هست ، من شما را تشویق می کنم امروز شروع کنید - زیرا اگر اینگونه نباشید ، می توانید یک آمار 36 ثانیه ای شوید.
طلاق ، چگونه می توان از وقوع انعطاف پذیری اجتناب کرد ، از مسیری که منجر به طلاق می شود ، متناسب با ازدواج ، ازدواج مسیحی ، ازدواج ، کمبود تعهد ، تعهد ، ازدواج ، تعهد به ازدواج ، متعهد شدن ، طلاق استفاده نکنید
اظهار نظر
برای دریافت هر پست وبلاگ از طریق ایمیل هر روز صبح مشترک شوید.
MYTH # 5 - ازدواج نتیجه مشکلات شخصی شما است
31 مه 2017 در اسطوره های ازدواج
من می توانم به یاد داشته باشم که یک کودک هستم و فکر می کردم وقتی شانزده ساله شدم و ماشین شخصی خود را داشتم ، تمام مشکلاتم حل می شود. بعد از شانزده نشانگر بیست و یک ساله شد. من اطمینان داشتم که قدم به بزرگسالی راه حل هایی را که می خواستم و احساس می کردم به من نیاز دارد ، به من می دهد. این برای من حس کاملی داشت: از آنجا که بزرگسالان می توانند هر کاری را که می خواستند انجام دهند ، زیرا یک فرد بزرگسال همه چیز را برای من حل می کند. سپس تمرکز من به ازدواج تبدیل شد. این باید راه حل باشد - یا حداقل بخشی از آن. شاید ازدواج همه مشکلات من را حل نکند اما امیدوارم بسیاری از آنها حل شود. من مطمئن بودم که حداقل همه موارد مربوط به وسوسه جنسی و شهوت در ازدواج حل می شود!
اغلب در حالی که زندگی را پشت سر می گذاریم ، ما به دنبال راه حل های سریع هستیم که پاسخگوی مشکلات پیش رو ما باشد. وقتی وارد ازدواج می شویم ، فکر می کنم انتظارات غیر واقعی از اینکه ازدواج برای ما چگونه خواهد بود بسیار آسان است. سپس وقتی انتظارات ما برآورده نمی شود ، ما شروع به اشاره انگشتان خود می کنیم. به ندرت انگشت خود را به عقب نشان می دهیم.
ازدواج هرگز تمام مشکلات شخصی شما را درمان نمی کند. خدا هرگز نگفت که این هدف از ازدواج بوده است. ازدواج به گونهای طراحی شده است که یک شریک زندگی به ما بدهد - کسی که بتواند از نظر معنوی با ما رشد کند و از طریق روزهای بهتر / بدتر ، غنی تر / فقیرتر ، بیماری / سلامتی زندگی ما با ما حرکت کند. باز هم ، ازدواج هرگز درمانی برای تمام مشکلات شخصی شما نخواهد بود. مدتها قبل توسط عیسی مسیح این کار را انجام داد. ازدواج رابطه ای است که خداوند برای سفر زندگی به ما داده است!
ازدواج ، ازدواج حتماً است ، تمام مشکلات شخصی خود را محقق کنید ، مشکلات شخصی ، مسیحیان ، مسیحیان ازدواج ، ازدواج می توانید مشکلات خود را برطرف کنید
4 نظر
برای دریافت هر پست وبلاگ از طریق ایمیل هر روز صبح مشترک شوید.
منبع : sanykala
15 ژوئن 2017 در حبوباتی که علت آن متفاوت است
چه رابطه ای از زن و شوهر از داشتن یک ازدواج عالی انجام می شود؟ آیا بیشتر تلاش باید از زوجه حاصل شود؟ شاید فکر کنید بیشتر تلاشها باید از طرف شوهر صورت بگیرد. برخی از شما فکر می کنید که هیچ یک از این راهها یک ازدواج عالی ایجاد نمی کند ، و من با شما موافقم. با این حال ، بسیاری از زوج ها را می بینم که ازدواج خود را از یکی از این دو روش انجام می دهند. آنها می گویند مواردی مانند ، "اگر شوهرم فقط _______ باشد ، ازدواج ما بهتر می شد" یا "اگر همسرم _______ تغییر می کرد ، ما می توانستیم ازدواج خوبی داشته باشیم."
اگر اینها رمز مهم ازدواج خوب نیستند ، درمورد ترکیب 50/50 چیست؟ ما فقط یک طرف دیگر را ملاقات می کنیم. من 50 درصد کار خود را انجام خواهم داد و همسرم 50 درصد کارهای خود را انجام می دهد و بعد کارها خوب خواهد بود. یکی از مشکلات این رویکرد ، تعریف 50٪ از هر کدام از افراد است. آیا هر دو همسر درمورد آنچه قرار است انجام دهند موافق هستند؟ چه اتفاقی می افتد اگر یک همسر فکر کند که بیش از 50 درصد پول داده و شروع به نیتی از شخص دیگر می کند؟ من در واقع فکر نمی کنم هیچ یک از راه های فوق العاده کار کند.
همه آنها بد ریاضی هستند و وقتی با گذشت زمان هرکدام از آنها به ازدواج متعهد شد ، گزینه طلاق مورد توجه قرار می گیرد. ریاضی بد در یک ازدواج کار نمی کند!
سوال بعدی منطقی این است: چه چیزی کار می کند؟ برای اینکه یک ازدواج روز به روز بسیار جذاب باشد ، سال به سال ، تنها یک فرمول بی پروا وجود دارد که من تا به حال کار را دیده ام. وقتی شوهر صددرصد می دهد و زن 100 درصد می دهد. بحث بر سر اینکه چه کسی بیشتر تلاش می کند یا بیشتر تلاش می کند ، دیگر عاملی نیست. در ازدواج ما ، اگر 100 درصد بدهم ، به این معنی است که من هر کاری که می توانم انجام دهم برای خدمت و گرامی به همسرم هستم. فرقی نمی کند که او چه کاری انجام می دهد یا نمی کند. مسئولیت من این است که یک شوهر همهجانبه و صددرصد باشم. وقتی من 100 درصد کار خود را انجام می دهم و نانسی 100 درصد او را انجام می دهد ، ما ازدواج داریم که رو به رشد و شکوفایی است. این تنها ریاضی است که در ازدواج کار می کند.
شما ممکن است با خود بگویید ، "اما همسر من 100٪ نمی دهد و من مطمئن نیستم که آنها هرگز نمی خواهند." من این را می گیرم ، و این همیشه عادلانه نیست. به این روش فکر کنید: روزی در مقابل خدا بایستید و در مورد ازدواج خود صحبت کنید. خوب نیست اگر بتوانید بگویید ، "خدا را شکر. با کمک شما توانستم تقریباً هر روز از ازدواجم صددرصد تلاش کنم. "این همچنین" ریاضی خوب "است.
BAD MATH ، HABITS OF LEADOR OF DIVORCE، DIVORCE، GARADE BAD، GARIGE خوب، چطور برای جلوگیری از طلاق ، مسیحیان ، خدا ، ازدواج ، مسیحیان ، 100 درصد ، 100 درصد در ازدواج ، 50/50 ازدواج ، اگر ممکن است استفاده کنید. چگونه یک ازدواج خوب داشته باشیم
اظهار نظر
برای دریافت هر پست وبلاگ از طریق ایمیل هر روز صبح مشترک شوید.
حبتی که به سمت تقسیم می رود: رازداری
8 ژوئن 2017 در مکانهایی که علت انحراف دارند
وقتی مشاوره شویی را با یک زوج انجام می دهم ، یکی از سؤالاتی که از آنها می کنم این است: "آیا به هم اعتماد دارید؟" اگر جواب مثبت نیست ، ما کارهای جدی انجام می دهیم. اگر بله ، من با این گفته ادامه می دهم: "هرگز کاری انجام ندهید تا اعتمادی که امروز بین شما وجود دارد را از بین ببرد. این گرانبهاست و وقتی شکسته می شود ، ساختن آن بسیار طولانی است. »محرمانه بودن همیشه دشمن صمیمیت بوده است زیرا اعتماد را از بین می برد.
ممکن است در حال فکر کردن باشید ، "بعضی رازها خوب نیست؟" خوب ، اگر قصد دارید یک مهمانی غافلگیرانه برای همسرتان داشته باشید ، شاید مخفی نگه داشتن چیزها اشکالی نداشته باشد. فقط از این استفاده نکنید. امروز فرصت های زیادی برای حفظ اسرار داریم. ما حساب های رسانه های اجتماعی و تلفن های همراه و تبلت ها و لپ تاپ های خود را در اختیار داریم. ما روی همه چیز رمزهای عبور داریم و تقریباً هر چیزی را می توانیم مخفی کنیم. من می دانم که ما حق حفظ حریم خصوصی را داریم ، اما اگر شما نمی توانید به رمز همسر خود به رمزهای عبور اعتماد کنید ، سوال من این است "چرا که نه؟" دلیل این است که دوستان شما اطلاعات خود را مخفی نگه می دارند؟ آیا چیزی را پنهان می کنی؟ شاید این یک معامله گر نیست بلکه چیزی است که شما نمی خواهید همسرتان از آن آگاه باشد.
دلیل شما هرچه باشد ، می خواهم امروز دوباره به آن فکر کنید. این نظریه من درباره رازداری و چگونگی تأثیر آن بر ازدواج است. یکی از چیزهایی که بدون شک می دانستم که در ازدواجم می خواستم شفافیت کامل بود. من می خواستم یک کتاب باز باشم و دوست داشتم که همسرم هم همین احساس را داشته باشد. برای همسرم خیلی مهم بود که از همه چیز درباره من خبر داشته باشد زیرا من می خواستم او مرا دوست داشته باشد ، زگیل ها و همه را! اگر چیزی را پنهان می کردم ، همیشه تعجب می کردم اگر او فهمید چه اتفاقی می افتد. آیا او هنوز هم مرا دوست دارد؟ من نگران می شوم: آیا آن را به اندازه کافی پنهان کرده ام؟ آیا این یک راز امن است؟ نکته آخر این بود که من نمی خواستم ازدواج خود را به این ترتیب زندگی کنم. تو چطور؟ اسرار وجود دارد؟ آنها چیست؟ چه چیزی شما را از باز شدن همسرتان باز می دارد؟
مهمترین سوال این است که آخرین سوال: چه چیزی شما را از باز شدن همسرتان باز می دارد؟ این نقطه شروع شماست با همسر خود با آن مسئله برخورد کنید. اگر برای کمک به یک زوج مربی ، کشیش یا یک مشاور مسیحی احتیاج دارید ، پس از آن کمکهای لازم را دریافت کنید. اجازه ندهید که رازداری شما را به سمت طلاق سوق دهد.
اسرار ، گذرگاه ها ، رمز عبور ، HI
منبع : sanykala
06 ژوئیه 2017 در بلاگ های پیش از ازدواج
برای اولین بار در ازدواج عالی ما دو ماه تمرکز خواهیم داشت! ژوئیه ما با تمرکز بر "آماده سازی برای ازدواج" شروع می کنیم. این نظریه من است. اگر یک زوج واقعاً برای ازدواج خوب آماده شوند ، شانس ازدواج از هم دور می شود واقعاً خوب است.
هدف ازدواج عالی از روز اول کمک به از بین بردن طلاق بود و این با آماده سازی خوب شروع می شود. اگر درگیر آن هستید یا به آن قدم نزدیک شده اید ، من از شما می خواهم که مشاوره خوب و خوب قبل از ازدواج را به دست آورید. نه نوع مشاوره ای که فقط یک مهر تأیید به شما می دهد تا بتوانید به سمت ازدواج پیش بروید ، بلکه مشاوره هایی است که شما را به چالش می کشد تا به عمق روابط خود نگاه کنید.
این مشاوره است که می تواند رابطه را ایجاد یا خراب کند. این ممکن است برای شما ترسناک به نظر برسد ، اما هیچ چیز به اندازه آماده نشدن و مدتی برای ازدواج ، ترس و وحشت ترسناک نیست. اگر تصمیم بگیرید که ازدواج کنید ، با پیشروی شما اطمینان زیادی به شما می دهد. مطمئناً چیزهایی برای رویارویی با آنها وجود خواهد داشت که باید از طریق آن کار کنید ، اما می دانید که چگونه زندگی خود را با یکدیگر روبرو کنید و چگونه از طریق آن کار کنید.
همانطور که مشتاقانه منتظر تمرکز این ماه بودم ، هفته های اول وبلاگ هایی را که نوشتم همزمان با راه اندازی یک ازدواج عالی (پس از آن به نام یک ازدواج عالی می خواستم) در نوامبر سال 2010 خوانده بودم ، خواندم. در اینجا بخشی از یک وبلاگ است. از آن هفته:
سه شنبه 11/16/10
"من یک ازدواج عالی می خواهم" یک ماه گذشته است. با تشکر از هر یک از شما ، ما در این مدت به بیش از 15000 نفر رسیده ایم. می خواهم این را با شما جشن بگیرم اما در عین حال به شما اطلاع دهیم که ما حتی شروع نکرده ایم! هدف ما از بین بردن میزان طلاق است - یعنی صفر. من می دانم که این یک هدف عالی است اما من معتقدم به عنوان یک جامعه می توانیم این کار را انجام دهیم. به این موضوع فکر کنید - دنیایی بدون طلاق. من واقعاً فکر نمی کنم که بتوانیم کاملاً درک کنیم که معنی آن چیست. این در اکثر صفحه های راداری ما نیست. اما می دانم که اگر دنیایی پر از ازدواج سالم و پررونق داشته باشیم ، بسیاری از مشکلاتی که امروز جهان با آن روبرو هستیم متوقف می شوند.
آن زمان کانون توجه ما بود و امروز نیز به عنوان مرکز توجه ما قرار دارد ، زیرا هر ماه به هزاران هزاران نفر در سطح جهان می رسیم. این رویای نرخ طلاق "صفر" از اینجا آغاز می شود که هر زوجی به خوبی آماده می شوند!
در اینجا برخی از منابع ما برای کمک به شما در تهیه آماده شده است:
دوره آنلاین دکتر کیم: http://awesomemarriage.com/premarital-counseling/
دکتر کیم در حال آماده سازی برای یک کتاب کار جالب دانشجویی برای ازدواج (همراه با دوره آنلاین) https://www.createspace.com/3745527
دکتر کیم در حال آماده شدن برای یک کتاب ازدواج عالی است https://www.createspace.com/3854664
ارزیابی SYMBIS با دکتر کیم (info@awesomemarriage.com)
ازدواج عالی ، نرخ طلاق صفر ، مشاوره ازدواج ، مشاوره مسیحی ، مشاوره قبل از ازدواج ، قبل از ازدواج ، مربع مسیحی
اظهار نظر
برای دریافت هر پست وبلاگ از طریق ایمیل هر روز صبح مشترک شوید.
HABITS که منجر به تنوع است: حفظ امتیاز
22 ژوئن 2017 در حبوباتی که علت آن متفاوت است
دیشب نانسی و من به یک بازی NBA رفتیم. آن یک بازی عالی بود. بازیکنان هر دو تیم سخت بازی کردند و به نظر می رسید همه آنچه را که باید بدهند می دهند. چهل و هشت دقیقه بسکتبال عالی. انگیزه چه بود؟ چرا آنها خیلی سخت بازی کردند؟ هر دو تیم می خواستند برنده شوند و در پایان بازی فقط یک راه برای تعیین برنده وجود داشت: جدول امتیاز. امتیاز به من گفت تیم من برنده شد! من نمی توانم تصور کنم دو تیم برای این مدت سخت بازی کنند و فقط برای رسیدن به پایان بازی بدانند که هیچ برنده و بازنده ای نیست. نگه داشتن امتیاز در ورزش بسیار عالی است. این دلیل بازی کردن است.
اما نگه داشتن نمره خراب در یک ازدواج. من به زوج هایی که به نظر می رسد به جای ساختن یک ازدواج عالی ، بسکتبال بازی می کنند ، مشاوره داده ام. هر دو نمره را حفظ می کردند. هرکدام می توانستند به من بگویند هر کاری را که همسرشان انجام داده به منزله بازگشت من است. هر فکر دیگری غلط بود یا دیگری اشتباه. آنها یک ازدواج مبارزاتی بود که روز به روز برنده می شد. سپس ازدواج هایی صورت می گیرد که فقط یکی نمره کسب می کند و همسر دیگر احساس می کند که هیچ وقت نمی توانند کاری درست انجام دهند. تمام مشکلات ازدواج به عنوان تقصیر آنها مطرح می شود.
بنابراین ، اگر درگیر بازی باشید ، چه اتفاقی می افتد؟ آیا راهی وجود دارد؟ پاسخ بله است. این کار با پذیرش چیزی شروع می شود که در ابتدا ممکن است برای شما بسیار مشکل باشد. مرحله اول به سادگی اذعان این واقعیت است که هر دو شما در ازدواج خود اشتباه می کنید. در بعضی مواقع احتمالاً از نظر عاطفی به یکدیگر آسیب خواهید رسانید. هیچ یک از شما کامل نیست. این فقط واقعیت انسان بودن است. ما هرگز کامل نخواهیم بود. این مهم نیست که چه کسی بیشترین اشتباه را می کند ، زیرا شما هر دو آنها را مرتکب می شوید. تجربه من این است که با گذشت زمان ، برای بیشتر زوج ها ، اشتباهات متعادل می شوند.
حالا برای مرحله دو. این مرحله ممکن است حتی سخت تر به نظر برسد. وقتی کار اشتباهی انجام داده یا به همسرتان لطمه زده است ، سریعاً به صراحت بگویید که متأسف هستید. درست است. عذرخواهی کنید ، و هر چه زودتر بهتر شود. چه اتفاقی می افتد اگر هر دو شما مقصر باشند؟ پس از آن مهم نیست
منبع : sanykala
درباره این سایت